Wednesday, May 1, 2013

ویدیویی تازه منتشر شده از انتقادهای تند زهرا رهنورد از استبداد دینی


زهرا رهنورد، از چهره های شاخص جنبش سبز، در مصاحبه ای منتشر نشده تصریح کرد: « مرا یکی از پیروان آزادی و دموکراسی تلقی کنید که تا پای جان و تا چوبه‌ی دار خودم را آمده کرده‌ام که در برابر تمام ظلم‌ها و ستم‌ها بایستم از سوی هر حاکمیتی، مخصوصا در برابر حاکمیت کنونی.»


زهرا رهنورد در گفت و گوی منتشر نشده ای که امروز به مناسبت روز زن منتشر شد، با تاکید بر زینبی بودن جنبش سبز تاکید کرد و گفت: میراث زینب برای زنان رساندن پیام نهضت عاشوراست. نهضتی که با قیام حسین آغاز شد و در ادامه متصل به جنبش سبز مردم کشورمان راه خود را تا تحقق پیروزی حق بر باطل می پیماید. جنبشی که به اعتقاد او زنان در آن پیشتاز بودند.


به گزارش ندای سبز آزادی در گفت و گویی که امروز سایت کلمه کلیپ آن را منتشر کرد، زهرا رهنورد با اشاره به تجربه سیاسی خود با غیرمشروع خواندن دولت فعلی، اظهار کرد: یک حکومت به طور کلی باید خواسته های مردم را پیاده کند.


در این گفت و گو که تنها چند روز پیش از حصر خانگی میرحسین موسوی و زهرا رهنورد توسط ساجده عربسرخی، روزنامه نگار انجام شد، با مروری به مجموعه رفتارهایی که طی سال های گذشته از سوی فعالان سیاسی و مدنی صورت گرفته را اعم از نامه نگاری، انتقال پیام ها، ارتباط با مراکز مختلف را کاری زینبی ارزیابی کرد. 


وی تاکید کرد: این مردم انقلاب بزرگی چون مشروطه را پشت سر گذاشته اند و قادر بودن در جریان انقلاب اسلامی یک نظام ۲۵۰۰ ساله را براندازند.



رهنورد به روند سقوط  ما با یک رژیم دیکتاتوری از نوع انورخوجه آلبانی رو به رو هستیم که نقاب اسلامی به خود زده است. 

وی تصریح کرد که مردم خواستار آزادی، رفاه،  امنیت و …. هستند. وی در ادامه این گفت و گو خواستار آزادی همه زندانیان شد و خاطر نشان کرد که وظیفه حکومت ایجاد  مراکز تعلیم و تربیت حتی برای مجرمان است. 

رهنورد خاطر نشان کرد که از نظر این حکومت خلاف یعنی آزادی خواهی و عدالت طلبی. 

این استاد دانشگاه می افزاید: «دانشجوها و دانشگاه ها باید آزاد باشند، تحقیق آزادانه کنند؛ جلوی مطالعات علوم انسانی گرفته نشود؛ مگر علوم انسانی چه می گویند و چه بلایی سر حکومت ها می آورند؟ مگر این که از این بترسند که در علوم انسانی از آزادی و دموکراسی گفته می شود، و گروه های فشار شناخته می شوند.»

همراه شاخص جنبش سبز با اشاره به مشکلات اقتصادی کشور می گوید: «به لحاظ اقتصادی از این واردات دهشتناک جلوگیری شود؛ رانت واردات کاری کرده که تولید کشور ما به سمت صفر رفته؛ هر روز کارگران عزیز ما بیکار می شوند و خانواده های آنها تحت فشارهای جدی قرار دارند؛ کارخانه ها از کار می افتند؛ واردات کمر تولید ما را شکسته است.»

وی همچنین به جایگاه ایران در جهان اشاره کرده و افزوده: «به لحاظ سیاسی در عرصه بین المللی باید وجهه شرافتمندانه و روش درستی اتخاذ کنند؛ این همه دروغ؟ این همه پشت پرده کار کردن؟ این همه از مردم پنهان کردن؟ اگر کابینه ای ملی است باید منویات مردم را عملی کند. عرصه عمومی باید به عرصه حکومت وصل شود.»


رهنورد با تاکید بر این نکته که «حاکمیت به یک دیکتاتوری اسلحه کش تبدیل شده» می افزاید: «باید ادغام عرصه عمومی و حکومت صورت گیرد.»

این چهره شاخص جنبش زنان همچنین در مورد حقوق زنان می گوید: «باید آرمان های بلند زنان محقق شود، متاسفانه این آرمان ها پایمال شده؛ امروز نگاه به زن، نگاه به یک ضعیفه ی خوار است که همه ی حقوق وی گرفته شده؛ با نقاب دروغینی از زن می گویند.»


وی می افزاید: «من از قبل از انقلاب از حقوق زنان می گفتم. این را در چند کتاب و مطلب نوشته ام. متاسفانه امکان ارتقاء اجتماعی و فرهنگی زنان محدود و مسدود شده است. تنها موردی که ما می توانیم مفتخر شویم در مورد حقوق زنان، بحث امکان ورود آنان به دانشگاه هاست که آن هم به سخت کوشی و درس خوانی آنان برمی گردد. و اتفاقا یکی از دلایل حضور فعال زنان در جنبش زنان، همین شناخت دقیق آنان از حقوق خود است. زنان فهیم و اندیشمند نه تنها حقوق خود که حقوق ملت را تشخیص دادند و با آرمان های آزادی خواهانه پیگیر حقوق ملت شدند.»


وی در بخش دیگری از این گفتگو می گوید: «من هیچ وقت دوست نداشته ام رییس و رهبر باشم؛ همیشه دوست داشتم انسان آزادی خواه در عرصه عمومی باشم؛ و همیشه خود را از عرصه حکومت کنار کشیده ام. هر زمانی هم که پیش آمده خودم را از عرصه حاکمیت کنار کشیده ام؛ حتی در دانشگاه هم که بالاترین درجه علمی را در هنر داشتم، نخواستم از این امر استفاده کنم.»


همسر میرحسین موسوی در انتهای مصاحبه تصریح می کند: «مرا یکی از پیروان آزادی و دموکراسی تلقی کنید که تا پای جان و تا چوبه‌ی دار خودم را آمده کرده‌ام که در برابر تمام ظلم‌ها و ستم‌ها بایستم از سوی هر حاکمیتی، مخصوصا در برابر حاکمیت کنونی.» 


متن کامل این مطلب که امروز در کلمه منتشر شد، بشرح زیر است:

امروز روز مادران است، روز زنان و روز پاره های رنجدیده ی پیکر انسان و انسانیت. امتداد مظلومیتی که از قعر تاریخ تا پهنه امروز، جهان زنان را زیر سیطره گرفته و مجال رهایی و شکوفایی را از ایشان ستانده است. تقدیر از صاحبان این روز و این حقیقت اما برای ما و مردم سبزاندیش ایران با رنجی دیگر نیز همراه است: ادامه بازداشت خانگی بانوی جنبش سبز، زهرا رهنورد.


او که وقتی اراده ملتی را دید که به حرکت افتاده، دست در دست حسین «ره جو» و ره یافته، به جمع مردم رفت و پا به پای همسرش و مردم، در «راه سبز» به راه افتاد و تا توان و امکان داشت، همراهی داشت و «رهنورد»ی پیشه کرد. و حالا او به تاوان همین همراهی و رهپویی و بر عهد استواری، بیش از ۸۰۰ روز را در حصر خانگی گذرانده و زندانی جفای حاکمان شده است.


برای تبریک این روز به بانوی در حصر جنبش سبز و نیز تبریک داشتن چنین همراهی به سبزاندیشان در این مناسبت، کلمه مصاحبه ای با زهرا رهنورد را که به همت یکی از فعالان استوار جنبش سبز از او گرفته شده بود و اکنون برای انتشار در اختیار کلمه قرار گرفته است، منتشر می کند.


این گفت و گو، تنها چند روز قبل از ۲۵ بهمن ۸۹ و آغاز حصر خانگی همراهان سبز مردم انجام شده است و آنچه زهرا رهنورد در آن زمان می گوید، و ایستادگی که در دو سال بعد از خود نشان می دهد، منظره ای به غایت دیدنی است که در بیننده جز تحسین و تقدیر بر نمی انگیزد.


* * *


آفتاب نیمه ی بهمن ۸۹ نیمه جان شده بود، وقتی رسید. تا دوربین آماده شود، سرگرم کتاب های کتابخانه شد و نسخه ای از کتاب پیام حجاب زن مسلمان شگفت زده اش کرد. ماه پیش وقتی با خانواده ی زندانیان سیاسی به دیدن خانواده ی شهید باکری رفته بودیم تعریف کرده بود: در سال هایی که آمریکا بودم در نامه هایی با خواهرم در مورد حجاب مباحثه و گفت و گو می کردیم. هر کدام استدلال هایی داشتیم و هر بار با مطالعه تر و عمیق تر می نوشتیم که نتیجه اش شد همین کتاب.


زهرا رهنورد را می گویم. شاگرد فعال دکتر علی شریعتی در روزهای حسینیه ارشاد. نخستین زنی که در طول تاریخ دانشکده هنر دانشگاه تهران مقام استاد یا همان فول پروفسوری را کسب کرد.


خودش می گوید “تا روزی که دولت اصلاحات تشکیل شد فقط یک معلم ساده بودم در دانشگاه.” اما سوابق تالیفات و مبارزاتش پیش از انقلاب، نام زهرا رهنورد را بین هم نسلیانش درخشان کرده بود. و روزی که همسرش دوباره پا به میدان گذاشت برای بازگرداندن کرامت انسانی و زیست مسلمانی، شانه به شانه، همدل و همراهش در کنارش ایستاد. می گوید “من از پیروان آزادیخواهی هستم که تا پای جان علیه جور می ایستم.” و ایستاد.


سند ایستادنش هم میله های جوش خورده ی سرکوچه ی اختر است که بیش از ۸۰۰ روز است پشت به مردم حفاظی ساخته اند.


زهرا رهنورد می گوید: “آنان که رفتن کار حسینی کردند و ما که مانده ایم باید کاری زینبی کنیم.” معتقد است میراث زینب برای زنان رساندن پیام نهضت عاشوراست. نهضتی که با قیام حسین آغاز شد و در ادامه متصل به جنبش سبز مردم کشورمان راه خود را تا تحقق پیروزی حق بر باطل می پیماید. جنبشی که به اعتقاد او زنان در آن پیشتاز بودند.


حرف ها زیاد است و فرصت کم. مراسم افطاری خانواده های زندانیان سیاسی است و تب دعوت رهبران جنبش سبز از مردم برای حضور خیابانی در حمایت از جنبش مردم مصر و تونس داغ. چند روز مانده به ۲۵ بهمن و صحبت از این دعوت همه جا پیچیده و هرکس روایتی از خیابان های پر مامور و امنیتی شده ی شهر دارد.


خانم رهنورد هم از راننده ی تاکسی ای می گوید که وسط راه او را شناخته و هیجان زده گوشه ای ایستاده. شماره ی همسرش را گرفته و از زهرا رهنورد خواسته که با همسرش هم صحبت کند. راننده ی آژانسی که هیجان زده در پایان مسیر حاضر به گرفتن پول نشده و گفته هیچ وقت فکر نمی کردم چنین سعادتی نصیبم شود و ای کاش می توانستم هر روز شما و میرحسین تان را به هر کجا که می خواهید ببرم.


برگه های تقویم به عقب بر نمی گردند اما وقتی به گذشته نگاه می کنی می توانی بشماری شان. چند روز بعد آغاز حصر خانگی است. حصری که از مدت ها پیش شروع شده بود اما به جای میله ها، ماموران معذوری بودند شرمسار از صفت زندان بانی. زهرا رهنورد اما، رها از حصارها، از رییس جمهوری می گوید که کابینه اش باید به تعداد جمعیت کشورش باشد. می گوید این یعنی منویات مردم عملی شود. یعنی عرصه ی عمومی به عرصه ی حاکمیت وصل شده و دیوار سکندری که حاکمیت را به دیکتاتور اسلحه کش تبدیل کرده از بین برود.


مشاور سیاسی دولت اصلاحات می گوید در دولت خاتمی مباحثی درباره ی آزادی و نواندیشی دینی داشته است. مسیری که با همراهی و همدلی رییس جمهور طی شد. معتقد است یک حکومت باید ببیند مردمش چه می خواهند تا به آن عمل کند. می گوید در روند انقلاب آرمان ها مشخص بود “استقلال آزادی جمهوری اسلامی” چیزی که امروزه در حکومت نمی بینیم.


وقتی زهرا رهنورد محورهای بحران و راهکارهای آن را می شمارد، می شود درد را در چهره اش دید. درد جوانانی که سال ها مبارزه برای به ثمر نشستن انقلابی داشته اند و این روزها چشمان و نگاه های نوجوان سرطان زده ی کشور آزارشان می دهد، اما خستگی و نا امیدی نمی شناسند.


می گوید انتظار داریم حاکمیت در زندان ها را باز کرده و زندانیان را بدون قید و شرط آزاد کند.


اعتلای فرهنگی، رونق فضای علمی بدون سانسور، کارگران از کار بیکار شده، به صفر رسیدن تولیدات داخلی و مرگ اقتصاد کشور، تعطیلی کارخانه و کارگران مستاصل از حقوق های معوق مانده، حقوق زنان بخشی از کلیدواژه های بحران در کشور از نگاه زهرا رهنورد است.


ربنای شجریان و اذان موذن زاده پخش می شود و روزه های سیاسی که افطار می شود به یاد زندانیان سیاسی و خانواده هایی که همچنان ایستاده اند و زهرا رهنوردی که چند روز پس از آن به حصار دروغ و دغل های قدکشیده در آمد و هر بار سلامی که از جانب او و میرحسین اش زنگ می زند در گوشم لحظه ای را که می گفت تا پای جان در دفاع از آزادی می ایستیم. و همچنان بر عهدشان ایستاده اند. استوار و سر به آسمان.


“بارالها، دل‌های ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی، و به ما از لطف خویش اجر کامل عطا فرما که همانا تویی بخشنده بی‌عوض و منت.


زیرا شمایید که چون طایفه‌ای از بندگان صالح من روی به من آورده و عرض می‌کردند بار الها ما به تو ایمان آوردیم، تو از گناهان ما درگذر و در حق ما لطف و مهربانی فرما که تو بهترین مهربانان هستی. آنگاه‌ که آن جوانان کهف (از بیم دشمن) در غار کوه پنهان شدند از درگاه خدا مسئلت کردند بار الها تو در حق ما به لطف خاص خود رحمتی عطا فرما و بر ما وسیله رشد و هدایتی کامل مهیا ساز.


چون آن‌ها در میدان مبارزه جالوت و لشکریان او آمدند از خدا خواستند که بار پروردگارا به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت قدم دار و ما را بر شکست کافران یاری فرما.”


 


منبع: ندای سبز آزادی



ویدیویی تازه منتشر شده از انتقادهای تند زهرا رهنورد از استبداد دینی

No comments:

Post a Comment